365

روزانه 2 پست که یکیش خاطره است ویکیش حال امروزمه براتون مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد

365...

سرد بود وبارون میبارید .چترمو باز کرده بود.دسته چترو باهم گرفته بودیم ومیرفتیم.هواسرد بود.یقه پالتومو بالا زده بودم. پرسید:سردته؟ -آره.بارونم که هست:(( -بارونو دوست دارم.خیلی.توچطور؟   (اونروزم پاییز بود وبارون میبارید.هیچکس تو سنگ فرش نبود.فقط من واون بودیم پرسیدم:سردته؟ -آره.بارونو دوست داری؟ -توچطور؟(قبله اینکه جواب بدم همیشه نظرشو میپرسیدم تا مثه اون باشم.تا نظرم موافقش باشه.تا یکم بیشتر حرف بزنه) -مهم اینکه کی کنارت باشه -خب؟ -الان دوسش دارم.توچطور؟ -بارون بارونه دیگه.یا دوست داشتنیه یا خیس میکنه وباید فرار کرد -توبارونو دوس داری یا فقط خیس میشی؟ -و 365...ادامه مطلب

صبح ها مسیر ثابتی دارم و اگر عجله نداشته باشم آنقدر در ایستگاه منتظر می‌مانم تا تاکسی مورد علاقه‌ام برسد. در واقع راننده این تاکسی را دوست دارم. راننده پیر و درشت هیکلی با دست‌‌های قوی و آفتاب سوخته و چشم‌های مشکی رنگ است که تابستان و زمستان سر شیشه ماشین را باز می‌گذارد و با آنکه چهار سال است بیشتر صبح‌ها سوار ماشینش می‌شوم فقط سه چهار بار صدای بم و خش‌دارش را شنیده‌ام. ماشینش نه ضبط دارد، نه رادیو و شاید همین سکوت، حضورش را این چنین لذت بخش می‌کند. ما هر روز از مسیر ثابتی می‌رویم، فقط چهارشنبه‌های آخر هر ماه راننده مسیر همیشگی‌مان را عوض می‌ 365...ادامه مطلب

سه شنبه بود..دقیقا4مهر_بیاقول بازی کنیم_قول بازی؟؟؟_آره.قانوناشو بگم_بگو._باید بهم یه قول بدیم که هیچوقت زیرش نزنیم.باشه؟؟ (سه شنبه بود.سه شنبه ها بلاتکلیفترین روزهای هفته ان.مثه دوشنبه و یکشنبه.اما سه شنبه بود.منتظربودم زنگ بزنه.#پاییز هوا همش شبه.زنگ زد.برداشتم:_سلام(همیشه سعی میکردم اول سلام کنم)_سلام خوبی؟_مرسی.توچطور؟(بازم نباید مرسی میگفتم)_نه زیاد.باید یه #قولی بهم بدی.باشه؟_چه قولی؟حالت خوب نیست؟صدات چرا میلرزه؟_قول بده فراموشم نکنی.صدای ممتد بوق تلفن هنوزم توگوشمه.پاییز لعنتی.هوای لعنتی تر.)_امییییییییر؟؟؟؟_جانم_باشه؟قول میدی؟_آخه چه قولی تو 365...ادامه مطلب